کینه ورزی یا نقد! گذری بر نقد های غیر سینمایی و غیر اخلاقی برخی بر فیلم رسوایی

وب هکس

این صفحه را به اشتراک بگذارید
سینما و بازیگران ایران
هنر نزد ایرانیان است و بس

خبرگزاری قرانی ایکنا و رسوایی:کینه هایی به جای نقد

حب و بغض‌هايی كه جای نقد را گرفته‌‌اند/ انتقاد از «رسوايی» با طرح عنوان فيلمفارسی

گروه هنر: نقدنويسی در سينمای جهان به عنوان رويكردی آكادميك مطرح است اما متاسفانه در سينمای كشورمان تنها محلی برای سلايق شخصی است كه در آن اصول سينمايی كمتر نقش دارد.

اكبر عبدی در نمايی از «رسوايی»

سينما هنری است كه امروز تمامی جامعه مخاطبش است. اين هنر جدا از طرفداران و عواملی كه دارد، بخشی را هم به عنوان منتقد، مخاطب خود می‌بيند كه گاه از راه آن ارتزاق يا فعاليت حرفه‌ای می‌كنند.

اين مطلب نيز مربوط به بحث نقد در سينماست كه به شدت در مجلات و روزنامه‌های سينمايی باب شده است، ولی متاسفانه كمتر نگاه منسجم و علمی به آن می‌شود. در حقيقت می‌توان گفت كه تنها سلايق و علاقه‌های شخصی نسبت به يك اثر سينمايی است كه رويكرد منتقد را در مطلبش مشخص می‌كند.

گفته خود را اين گونه تشريح می‌كنم؛ ممكن است فيلمی ساخته شود كه چندين منتقد در جلسه‌ای به بحث پيرامون آن بپردازند، اما در اين دست جلسات كمتر می‌بينيم كه به جزء جزء مسائل تكنيكی به خوبی پرداخته شود، به همين دليل عموما بحث‌ها درباره مضمون و اينكه منتقد داستان را دوست نداشته، اختصاص می‌يابد.

مثال روشن در اين عرصه، جلسه نقد و بررسی فيلم «رسوايی» در سالن بصيرت لانه جاسوسی بود. در اين برنامه ناصر هاشم‌زاده (فيلمنامه‌نويس)، سيد‌محمد حسينی (منتقد) و حجت‌الاسلام والمسلمين معتمدی (كارشناس فرهنگی) حضور داشتند. افرادی كه با كمال احترام به آنها، تنها درباره خوشايندهای خود سخن گفتند، اما نقدی علمی از آنها نشنيديم. برای مثال هاشم‌زاده سعی می‌كرد با كلمه فيلمفارسی فيلم را تحقير كند؛ كلمه‌ای كه متاسفانه برای تمسخر برخی از آثار استفاده می‌شود و نام فارسی را يدك می‌كشد.

اينكه چگونه و توسط چه كسانی اين كلمه وارد سينمای ما شده، بحث ديگری است، اما همه كسانی كه سينما را خوب می‌شناسند، می‌دانند كه آنها از دهه 40 هميشه مدعی سينمای روشنفكری بوده‌اند، اما هيچ گاه در عمل برای تحقق خواسته‌ی خود قدمی برنداشته‌اند و نكته جالب نيز اين است كه دائما اين كم كاری را به دوش ديگران می‌اندازد.

در اين جلسه نقد درباره اينكه فيلم به لحاظ تكنيكی از ميزانسن گرفته تا دكوپاژ و بخش‌های فنی چه ويژگی‌هايی داشته، چيزی نشيديم و تنها بر اين تاكيد می‌شد كه اين فيلم به دليل فيلمفارسی بودن توانسته بفروشد، در صورتی كه اگر اين افراد كمی كينه و بغض خود را كنار می‌گذاشتند می‌ديدند كه بسياری از فيلم‌های سخيف كه هر روز به اسم طنز در سينما توليد می‌شود، فروشی بسيار پايين دارند، در صورتی كه اگر گفته آنها درست بود بايد فيلم‌هايی چون «رژيم طلايی»، «افراطی‌ها»، «از ما بهترون»، «دزدان خيابان جردن» و ... فروش‌های نجومی داشتند.

 نگاه متفاوت به روحانيت
در «رسوايی» تصوير شده كه روحانی فيلم كه نقشش را اكبر عبدی به خوبی ايفا كرده، شب‌ها باربری می‌كند. اين عمل به مذاق برخی روحانيون همانند حجت‌الاسلام معتمدی خوش نيامده، اما نكته قابل توجه اينجاست، آيا واقعا در اين قشر نيستند افرادی كه اينگونه زندگی كنند؟

مطلب ديگر اينكه در «رسوايی» تصوير شده كه روحانی فيلم كه نقشش را اكبر عبدی به خوبی ايفا كرده، شب‌ها باربری می‌كند. اين عمل به مذاق برخی روحانيون همانند حجت‌الاسلام معتمدی خوش نيامده، اما نكته قابل توجه اينجاست، آيا واقعا در اين قشر نيستند افرادی كه اينگونه زندگی كنند؟ مسلما جواب مثبت است، پس فيلمساز حق دارد برای بيان قصه‌اش آن تعداد محدود از روحانيت را كه اين گونه زندگی می‌كنند، محور فيلم خود قرار دهد.

گفته‌های فوق تنها درباره «رسوايی» صدق نمی‌كند، زيرا فيلم‌های ديگری چون؛ «حوض نقاشی»، «بوسيدن روی ماه» و ... هم آماج چنين حملات غيرسينمايی قرار می‌گيرند. اين وضعيت نيز تا زمانی كه حوزه نقد به عنوان يك حرفه مشخص شكل نيابد برطرف نخواهد شد، چون در وضعيت موجود هر خبرنگار يا مخاطبی كه سواد سينمايی ندارد به خود اجازه می‌دهد كه قلم به دست گيرد و سليقه خود را به اسم نقد! در نشريه‌های مرتبط به خود كار كند.

به قلم: داود كنشلو



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








ارسال توسط کاربر
آخرین مطالب